حقیقت اذان(2):

حقیقت اذان(2):


حکم اذان و اقامه:

​امـا اذان در این که براي هر نمازي که انسان به فرادا میگزارد ،گفتن اذان واجب نیست، اشـکالی نیست ،ولی احوط عـدم ترك آن در نمـازجمـاعت براي هر نمـازي است، درصورتی که بین دو نمـاز جمع نشود و براي کسـی که نمازش را فرادا میخوانـد،در نماز صـبح و مغرب در غیر سفر احوط عدم ترك گفتن اذان است.

این حکم براي مردان است، اما زن ها در هیچ یک از نمازها و در هیچ حالی،گفتن اذان و اقامه بر آنها واجب نیست. 

اما اقامه: 

احوط اگر نگوئیم اقوي، عدم ترك آن براي مردان است مطلقا، بلی اگر کسـی نمازش را در مسجدي که نماز جماعت در آن بر پاشـده بخوانـد، گرچه او نمازش را به جماعت نخواند و اذان و اقامۀ آنها را هم نشـنیده باشد،درصورتی که هنوز بعضـی از نماز گزاران در صف جماعت نشسته باشند،گفتن اذان و اقامه ساقط میشود.


درآداب گفتن اذان و اقامه:

​مسـتحب است که در موقع گفتن اذان و اقامه انسان با وضو و رو به قبله و ایسـتاده باشد و در اقامه، تأکید بیشتري شده و احوط این است که در «اقامه» این امور ترك نشود، همچنین رو به قبله بودن در هنگام شـهادتین تأکید بیشتري شده است، و مستحب است که در اذان پس از اداء هر فصل، نفس بکشد و در اقامه فصول را به یکدیگر متصل کند.

و همچنین مردها مستحب است که اذان را بلند بگویند و انگشـتان خود را برگوش نهنـد و مسـتحب است که بین اذان و اقامه با برداشـتن یک گام، و یا دعا و یا سـجده، و یا دو رکعت نماز نافله در نماز ظهر و عصر، بین اذان و اقامه فاصله بیندازد. 

و در بعضی از روایات آمده که کسی که اذان بگوید و بعد به سجده رود و بگوید: 

" لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ رَبِّي سَجَدْتُ لَكَ خَاضِعاً خَاشِعاً " 

خداوند گناهانش را بیامرزد و در روایتی دیگر آمده که هرکس بین اذان و اقامه به سجده رود و بگوید:

" رَبِّ، لَكَ سَجَدْتُ خاضِعاً خاشِعاً ذَلیلاً. "

 ذات اقدس حق میفرماید:

"اي ملائکۀ من، به عزت وجلالم سوگند که محبت او را در دل بندگان مؤمنم قرار دهم، و هیبتش را در دلهاي منافقان بیفکنم".

و در روایتی دیگر از امام صادق علیه السلام رسـیده که هرکس بین اذان نماز مغرب و اقامۀ آن بنشـیند، همچون کسی است که در راه خدا درخون خود میغلطد. 

و مستحب است که در آن وقت این دعا را بخواند:

" اللَّهُمَّ اجْعَلْ قَلْبِي بَارّاً وَ رِزْقِي دَارّاً وَ عَيْشِي قَارّاً. وَ اجْعَلْ لِي عِنْدَ قَبْرِ نَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مُسْتَقَرّاً وَ قَرَاراً ". 

و روایت شده که بین اذان و اقامۀ نماز صبح به خواندن دو رکعت نماز فاصله بیندازد. 

وخلاصه کلام، در اینکه بین اذان و اقامه به یکی از این امور فاصـله بینـدازد تأکیـد بسـیار شـده، که عمدا ترك آن سـزاوار نیست و سـنت است که در نماز صـبح و عصـر این فاصـله به خوانـدن دو رکعت از نافله هاي این دو نماز و در نمازصـبح به خوانـدن دو رکعت نماز براي امام زمان علیه السلام و در بقیـۀ نمازها به سـجده اي، یا نشستنی یا نفسی، یاگفتن سبحان الّله و الحمد لّله باشد، و در نمازجماعت براي غیر مؤذن مستحب است که بنشیند، تا وقتی که "قَدْ قَامَتْ الصَّلَاة". گفته شود.

در این وقت بایسـتد و دیگر ننشـیند، و احوط اینست که در موقع گفتن اقامه انسان ایستاده، و رو به قبله و بـدن بـدون حرکت باشـد و تمام احوالی که در هنگام نماز مراعاتش لازم است مراعات شود و در آن بین،سـخنی به غیر آنچه که به نماز مربوط میشود نگویدکه بنا به بعضی از روایات در هنگام گفتن اقامه سخن گفتن حرام دانسته شده است.


عبرت هاي اذان و اقامه:

​صاحب حقایق گفته است: آنگاه که نداي مؤذن را شنیدي نداء روز قیامت را به خاطر آور و در ظاهر و باطن خود را، براي اجابت این نـداء آماده ساز.

چون کسانی که در پاسـخ به این نـدا شـتاب گیرند همانها هسـتند که در روز قیامت به لطف الهی ندا داده میشوند، پس این ندا را بر قلبت عرضه نما، اگر دیدي که با شـنیدن اذان دلت مملو ازشادی و سرور میشود و با میل و رغبت تو را به پاسخ به این ندا فرا میخواند،بدانکه در قیامت هم به بشارت و رسـتگاري ندا داده خواهی شد .

و لذاست که پیامبر صّلی الّله علیه و آله میفرمود: 

"ارحنا یا بلال، ارحنا بها و بالنداء إلیها". 

"راحت ساز ما را اي بلال، راحت ساز ما را به نماز و به نداء و دعوت به نماز" 

زیرا که روشنی چشم آن حضرت در نماز بود. 

میگویم یعنی اذان، دعوت براي ملاقات است و همانگونه که روز قیامت مردم براي عرضـۀ برخداونـد فراخوانـده میشوند،در این دنیـا هم مؤذنین، مؤمنـان را به مجلس حضور و معراج و زیـارت حضـرت پروردگـار فرا میخواننـد،پس اگر معرفت انسـان در این دنیا به حدي باشدکه از این نداء لذت ببرد در آخرت هم از ملاقات حضرت حق بی بهره نخواهـد بود،چرا که معرفت در این دنیا به منزلـۀ بـذر مشاهده در آخرت میباشد، و اگر بر اثرجهل،حال انسان به گونه اي باشدکه این نداء او راخوش نیاید،این امرسـبب خواهد شدکه نداء روز قیامت هم خوشآیند او نباشد.

 و اگر در این دنیا در هنگام شنیدن اذان در زمرة غافلان باشـد،حـالش در آن روز منـاسب با این غفلت خواهـد بود و درسایر مقامات دین و نوامیس شـرع امر به همین منوال است. چراکه انسـان بر همـان چیزي میمیرد که بر آن زنـدگی نموده و بر همـان چیزي محشور میشود که بر آن مرده وجز آنچه در زمین دل کاشته، چیز دیگري درو نخواهدکرد. بنابراین کسی که موقع نماز از وظیفه اش نسبت به پروردگار آگاه باشد و بداندکه این امر، لطفی عظیم از ناحیه حضرت حق نسبت به او است ،مسلما روشنی چشمش در نمازخواهد بود. 

و همانگونه که به مجالس انس با دوستانش مشتاق و در انتظار چنین مجالسی است، نسبت به نماز وگفتگوي با پروردگارش همچنین خواهـد بود، و همانگونه که دعوت دوسـتانش را براي حضور در چنین مجالسـی میپـذیرد، اذان را هم که به منزلـۀ منادي ذات اقدس حق است، به گوش جان میشـنود و پاسـخ میگویـد و اگرخواستی که حق مطلب را دریابی به رفتار و معاملـۀ ذات اقدس حق با خود ،آنگـاه که تـو رو سـوي او میکنی بنگر و بـه این حقیقت اعـتراف نمـا که اگر تو آنچه در توان داري در تحصـیل حق ادب، این نـداء و دعوت بکارگیري، باز هم یکصدم آنچه که به حکم حکمت و عدل بر تو واجب است انجام نخواهی داد، و اگر آنگونه که شایستۀ ادب پاسخ به نداي او است نتوانستی انجام دهی شرمسار باش، در اینصورت است که ذات اقدس حق تو را میپذیرد و شکر عظیم او شامل حالت میگردد .

چیزي که نه علما با زیرکی خود بدان برسند و نه عقلا با عقل خود بدان دست یابند.

صـاحب حقایق گفته است که: "به فصل فصل اذان وکلماتی که در آن به کار رفته دقت نما و عبرت بگیرکه چگونه با نام خـدا شـروع و به نام اوختم گردیده است و از این امر بدین حقیقت پی ببرکه تنها ذات پاك او است که اول و آخر و ظاهر و باطن است".

میگویم گویا مرحوم فیض خواسته بگوید که تشریع اذان به این نحو، اشاره به این حقیقت دارد. اوگفته است: آنگاه که "الّله اکبر" را شـنیدي ،قلبت را متوجه عظمت و بزرگواري ذات اقدس حق نما و دنیا و آنچه را که در آن است کوچک شمار تا در تکبیرت دروغگو نباشی و هرگاه "لا اله الا الّله" راشنیدي هر معبودي غیر او را از لوح دل محو کن. 

میگویم مراد از هر معبودي سواي ذات اقـدس حق هرکس و هرچیزي است که بـا او به معنـاي عبودیت رفتارشود،گرچه درظاهر، انسـان عبـادت آن کس و آن چیز را انکـارکنـد، زیرا حقیقت عبادت تواضع و میل و تبعیت ازکسـی و یاچیزي است، لـذا هواهاي نفسـانی انسـان را هم که از مبغـوضترین خـدایانی است که در زمین پرسـتش میشـود-چنـانکه درخـبر آمـده است- در بر میگیرد. 

همچنین شیطان، و دنیا به تمام وجوه باطل آنرا فرا میگیرد. صاحب حقایق میگوید: و رسول خدا صّلی الّله علیه و آله را حاضر ببین و با رعایت آداب حضور آن بزرگوار با نیت خالص به رسالت آن حضرت گواهی ده. میگویم اخلاص در باب گواهی بر رسالت پیامبر صـّلی الّله علیه و آله، عبارت از خالی ساختن دل از وجوه اعتراض درکلیۀ احکام شرع است به گونه اي که انسـان در نفس و قلب خود ذره اي کـدورت نسـبت به آنچه که آن حضـرت آورده و بر آن حکم نموده گر چه به ضرر او هم باشد،نداشته باشد. 

میگوید: و بر آن حضرت و آل او درود فرست. 

میگویم در معرفت صـلوات اندکی تفکر نما، تا به آنچه که میگوئی و از خدا براي آنها میخواهی عالم باشی و بین قلبت و آنچه که بر زبانت میگذرد توافق حاصل نما تاصلواتت از روي قصد و معرفت باشد،نه مجرد لقلق زبان و از روي جهل. او میگوید: هنگامیکه به نماز فراخوانده میشوي و به آنچه که موجب فلاح و رستگاري و بهترین اعمال است دعوت میگردي، نفست را به حرکت در آور و قلب و قالبت را وسعت ده. 

میگویم اگر توانستی که به حقیقت قلبت اعتقاد پیـداکنی به اینکه نماز معراج بنـده و زیارت پروردگار است، درخواهی یافت، که نماز موجب رستگاري و بهترین اعمال است . در نتیجه از اینکه تنها به انجام صورت اعمال و ارکان نماز بپردازي و اذکار و مناجات هاي آن را تنهـا بـدون توجه به معنـاي آن بر زبـان آوري راضـی نخواهی گشت و قلب و روحت از افعـال و قرائت و مناجات و تکبیر آن متأثر خواهـدشـد. 

و مقصـود اصـلی از نمـاز بلکـه روح وحقیقـت آن چیزي جز همیـن امر نیسـت و در اینصـورت است که از قرائت و مناجات لطایفی که درگفتگوهاي بنده با خدا در هنگام نماز نهفته و در اخبار وارد شده انسان لذت خواهد برد. 

صـاحب حقـایق میگویـد: پس از این، عهـدت را بـا تکبیر و تعظیم ذات اقـدس حق تجدیـد نما، و همچنانکه با تکبیر او نمازت را شروع نمودي با تکبیر او هم ختم نما و مبـدأ خود را از او و بازگشت خود را هم بسوي او قرار ده، و قوام و اعتماد خود را برحول و قوة او بگذارکه "لا حول و لا قوة الا بالّله العلی العظیم". 

میگویم یعنی که کیفیت فصول اذان مشـعر این حقیقت است که مبـدأ هرچیزي خـدا و مصـیر و بـازگشت همه چیز هم بسوي او و قوام و اعتماد تو برحول و قوة او است.

و مستحب است که پس از اقامه این دعا را بخواند: اَللّهُمَّ اِنّى اَتَوَجَّهُ اِلَيْكَ بِمُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اُقَدِّمُهُمْ بَيْنَ يَدَىْ صَلَواتى وَ اَتَقَرَّبُ بِهِمْ اِلَيْكَ فَاجْعَلْنى بِهِمْ وَجيهاً فِى الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبينَ مَنَنْتَ عَلَىَّ بِمَعْرِفَتِهمْ فَاخْتِمْ لى بِطاعَتِهِمْ وَ مَعْرِفَتِهِمْ وَ وِلايَتِهِمْ فَاِنَّهَا السَّعادَةُ وَ اخْتِمْ لى بِها فَاِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْئٍ قَديرٌ


لطفا قسمت اول این مطلب را در لینک زیر بخوانید

حقیقت اذان - قسمت اول



بر گرفته از کتاب اسرار الصلاه،میرزا جواد آقا ملکی تبریزی

​التماس دعا

آداب مسجد:
حقیقت اذان(1):