دستورات خداوند پیرامون مساجد(1)

دستورات خداوند پیرامون مساجد(1)


تخریب و جلوگیری از ورود به مساجد:

"وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْکَرَ فيهَا اسْمُهُ وَ سَعي‏ في‏ خَرابِها أُولئِکَ ما کانَ لَهُمْ أَنْ يَدْخُلُوها إِلاَّ خائِفينَ لَهُمْ فِي الدُّنْيا خِزْيٌ وَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظيمٌ"

"کیست ستمکارتر از آن کس که از بردن نام خدا در مساجد او جلوگیری کرد و سعی در ویرانی آنها نمود؟!شایسته نیست آنان جز با ترس و وحشت،وارد این مکان (کانونهای عبادت)شوند.بهره آنها در دنیا(فقط)رسوایی است و در آخرت عذاب عظیم الهی!!!"

(سوره بقره،آیه 114)

کفار و مشرکان قریش مانع نماز خواندن مسلمانان در مسجدالحرام و اطراف کعبه می شدند.البته مفهوم آیه،وسیع و گسترده است و به زمان و مکان معینی محدود نمی شود.

همانند سایر آیاتی که در شرایط خاصی نازل گردیده و حکم آن در همه قرون و اعصار ثابت است.بنابراین هرکس و هرگروه که به نوعی در تخریب مساجد الهی بکوشد یا مانع از آن شود که نام خدا در آنجا برده شود و یا عبادت او در آنجا انجام گیرد،مشمول همان رسوایی و همان عذاب عطیم مذکور در آیه است.

توجه به این نکته نیز لازم است که جلوگیری از ورود به مسجد و ذکر نام پروردگار و کوشش در تخریب مسجد،تنها به این نیست که ساختمان آن را با بیل و کلنگ ویران کنند،بلکه هر عملی که نتیجه آن از رونق افتادن مسجد باشد،مشمول همین حکم است،همچنین است آنچه باعث می شود که مردم از یاد خدا غافل گردند.


مدیریت مساجد از سوی پرهیزگاران:

"وَ ما لَهُمْ أَلاَّ يُعَذِّبَهُمُ اللَّهُ وَ هُمْ يَصُدُّونَ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ ما کانُوا أَوْلِياءَهُ إِنْ أَوْلِياؤُهُ إِلاَّ الْمُتَّقُونَ وَ لکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ"

"چرا خداوند آنها را مجازات نکند با اینکه از (عبادت موحدان در کنار ) مسجد الحرام جلوگیری می کنند در حالیکه سرپرست آن نیستند؟!

سرپرست آن فقط پرهیزگارانند؛ولی بیشتر آنها نمیدانند."

(سوره انفال،آیه 34)

گرچه این حکم درباره مسجدالحرام گفته شده است،شامل همه کانونهای دینی و مساجد و مراکز مذهبی می شود که متولیان و متصدیان آنها باید از پاک ترین و پرهیزگارترین و فعال ترین مردم باشند تا این کانونها را پاک و زنده و مرکز تعلیم وتربیت و بیداری و آگاهی قرار دهند.

چنانکه در بسیاری از کشورهای اسلامی دیده می شود،نباید مشتی افراد زائد،آلوده،خود فروخته و وابسته به حکومت های بیگانه،متصدی مساجد و مراکز فرهنگی اسلامی باشند تا این مراکز را به دکه های تجاری و مراکز تخدیر افکار و بیگانگی از حق تبدیل کنند.

اگر مسلمانان همین دستور اسلامی درباره مساجد و کانونهای مذهبی را اجرا می کردند،امروز جوامع اسلامی شکل دیگری داشت.


آراستگی هنگام رفتن به مسجد:

"يا بَني‏ آدَمَ خُذُوا زينَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَ کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفينَ"

"ای فرزندان آدم!!زینت خود را به هنگام رفتن به مسجد،با خود بردارید و (از نعمت های الهی) بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست نمی دارد."

(سوره اعراف،آیه 31)

توصیه این آیه ممکن است هم اشاره به زینت های ظاهری باشد که شامل پوشیدن لباسهای مرتب و پاک و تمیز،شانه زدن موها و به کار بردن عطر و مانند آن می شود،هم شامل زینت های معنوی یعنی صفات انسانی و ملکات اخلاقی و پاکی نیت و اخلاص.

در برخی از روایات از نماز عید و نماز جمعه به عنوان روشن ترین مصداقهای آراستگی یاد شده است.

در تاریخ زندگی امام حسن مجتبی علیه السلام می خوانیم هنگامی که به نماز برمی خاست،بهترین لباسهای خود را می پوشید.

سؤال کردند که چرا بهترین لباسهای خود را می پوشی؟

فرمودند:"خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد و من برای پروردگارم خود را آراسته می کنم،زیرا فرموده است:«زینت خود را هنگام رفتن به مسجد بردارید.» به این جهت دوست دارم نیکوترین لباسهایم را بپوشم."

متأسفانه اما در میان جمعی از مسلمانان معمول و متداول است که به هنگام نماز یا رفتن به مساجد،لباسهای کثیف و کهنه یا لباسهای مخصوص منزل را به تن می کنند و با همان حال در مراسم عبادت خدا شرکت می کنند؛در حالیکه که این آیه و روایاتی که در این زمینه وارد شده،دستور می دهند که بهترین لباسهای خود رابه هنگام حضور در مساجد بپوشیم.


مشرکان حق عمران مساجد را ندارند:

"مَا كَانَ لِلْمُشْرِكِينَ أَنْ يَعْمُرُوا مَسَاجِدَ اللَّهِ شَاهِدِينَ عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ بِالْكُفْرِ ۚ أُولَٰئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ وَفِي النَّارِ هُمْ خَالِدُونَ"

"مشرکان حق ندارند مساجد خدا را آباد کنند در حالیکه به کفر خویش گواهی می دهند!!

آنها اعمالشان نابود(و بی ارزش) شده؛و در آتش(دوزخ) جاودانه خواهند ماند."

(سوره توبه،آیه 17)

از جمله اشکالاتی که بعد از لغو پیمان مشرکان و دستور به جهاد با آنان ممکن بود در نظر بعضی مطرح گردد،این بود که چرا ما این گروه عظیم را از خود برانیم و اجازه ندهیم به مسجد الحرام برای مراسم حج قدم بگذارند؛در حالیکه شرکت آنان در این مراسم از هر نظر مایه آبادی است؛هم آبادی بنای مسجد الحرام از طریق کمک های مهمی که آنها به این کار می کردند و هم آبادی معنوی از نظر افزایش جمعیت در اطراف خانه خدا.

این آیه و چند آیه پس از آن به اینگونه افکار بی اساس و واهی پاسخ می گوید و می فرماید که نه کوشش های مشرکان برای عمران و آبادی مسجد الحرام یا مانند آن ارزشی دارد،نه انبوه اجتماعشان در اطراف خانه کعبه.

خداوند پاک و منزه است و خانه او نیز باید پاک و پاکیزه باشد و دستهای افراد آلوده و ناپاک از خانه خدا و مساجد باید به طور کلی قطع گردد.

​منابع: نمونه،ج 7،ص 314 ؛    نمونه،ج 7،ص 156 ؛  المیزان،ج 8،ص 80؛    المیزان،ج 1،ص 254 ؛  نمونه،ج 1،ص 411؛

التماس دعا

روز عرفه:
داستان ها و حکایت های نماز – بخش چهارم