باز هم عاشورایی دیگر بر ما رفت و باز هم دلهامان آکنده از غم مظلومیتت شد. باز هم یاد آخرین شب رسالتت در دنیای کوچک ما قلب عاشقمان را بس فشرد. آنگاه که پس از خفتن عزیزان رنجدیده ات گرداگرد خیمه ها همچون نسیم گام زدی و خارهای بزرگ و کوچک را برچیدی. آخ که چه بر تو می گذشت.... و می دانستی که فردا جگرگوشه هایت را پابرهنه بر این زمین می دوانند... و خدا می داند که بر تو چه می گذشت. یا خدا...
در این روز عبیدالله بن زیاد مردم را در مسجد کوفه گرد آورد و خود به منبر رفت و گفت: اى مردم! شما آل ابى سفیان را آزمودید و آنها را چنان که مىخواستید، یافتید! و یزید را مىشناسید که داراى سیره و طریقهاى نیکو است! و به زیر دستان احسان مىکند! و عطایاى او بجاست! و پدرش نیز چنین بود! و اینک یزید دستور داده است که بهره شما را از عطایا بیشتر کنم و پولى را نزد من فرستاده است که در میان شما قسمت نموده و شما را به جنگ با دشمنش حسین بفرستم! این سخن را به گوش جان بشنوید و اطاعت کنید.
در این روزمستعين عباسي از خلافت برکنار گردید.
احمد بن محمد بن معتصم، معروف به «المستعين بالله» در 26 ربيع الاول سال 248 قمري، پس از مرگ «المنتصر بالله» به خلافت رسيد.
با آن که «متوکل عباسي» (دهمين خليفه عباسيان) در حيات خود، فرزندش «منتصر» را ولي عهد خود کرده بود، ولي بعدها پشيمان شد و به خاطر اختلاف مبنايي و عقيدتي که با منتصر داشت، تلاش زيادي نمود که وي را از ولايت عهدي خويش عزل نمايد و به جاي او، «برادرش معتز» را که پسر ديگرش بود منصوب نمايد. ولي منتصر به وي، مهلت نداد و او را در رختخوابش به هلاکت رسانيد و خود بر تخت تکيه زد.
نزول امام حسين عليه السلام به سرزمين کربلا در روز دوم محرم سال شصت ویک بوده است
امام حسين عليه السلام پس از آن که با دعوت مردم کوفه و نامه هاي فراوان و پي در پي آنان روبرو شد، تصميم به هجرت از مکه به سوي کوفه گرفت.
با اين که برخي از آشنايان و بزرگان مدينه، مانند محمد حنفيه، عبدالله بن عباس، عبدالله بن جعفر و عبدالله بن عمر، آن حضرت را از سفر به کوفه بر حذر کرده بودند و با دلايلي چند، تلاش کردند که وي را منصرف کنند، با اين حال امام حسين عليه السلام سفر به کوفه را براي خويش تکليف فرض کرد و به آن اقدام نمود.
پس از پايان مراسم حج و پراکنده شدن حاجيان از مکه، حسين بن حسن، معروف به «افطس» در مکه خروج کرد و گروهي از مخالفان حکومت بني عباس به او پيوستند. وي، در آغاز دستور داد پرده خانه خدا را که از سوي عباسيان بر آن نهاده شده بود، بر دارند و به جاي آن دو پرده ديگر از پشم بر آن نهادند. البته اين کار او به دستور «ابوالسرايا» بود که به نفع علويان و بر ضد عباسيان در عراق قيام کرده بود و رهبري قيام مخالفان بني عباس را بر عهده داشت. ابوالسرايا، آن دو پرده را به همراه نامه اي براي حسين افطس در مکه فرستاد تا خانه خدا را از پرده ستم کاران وقت بزدايد و با پرده هاي تازه تطهير نمايد.