داستان هاو حکایت های نماز – بخش دوم

داستان هاو حکایت های نماز – بخش دوم


داخل شدن در نماز

​ حضرت مجتبی (عليه السلام) وقتی از وضو فارغ می شد رنگ صورتش تغییر می کرد وقتی سببش را می پرسیدند؟ می فرمود: هرکس که می خواهد بر خدای بزرگ وارد شود باید رنگ صورتش عوض شود.


عبادت امام مجتبی (عليه السلام)

​ حضرت امام حسن مجتبی (عليه السلام) چون به نماز می ایستاد مفصلهای بدنش به حرکت در می آمد و چون بهشت و جهنم را یاد می کرد مانند انسان مار زده مضطرب می گشت، در هیچ حالی او را ندیدند که مگر آنکه خدا را ذکر می کرد. از عبادات او که از فضائل مختص این امام است می توان این را گفت که آن حضرت بیست و پنج بار پیاده به زیارت کعبه رفت با آنکه مرکبهای خوب با ایشان برده می شد ولی مسافت چهارصد و پنجاه کیلومتر راه را زیر اشعه سوزان آفتاب و روی سنگریزه های داغ پیاده می پیمود تا رضایت خدا را بیشتر فراهم آورد.


نماز خوف اباعبدالله (عليه السلام)

​ امام سجاد (عليه السلام) می فرماید پدرم اهل عبادت بود و شبی هزار رکعت نماز می خواند، حالا ببینیم آیا شب عاشورا هم حضرت توانستند این نماز را بخوانند یا اینکه روز عاشورا ناچار شدند در زیر آن همه تیر و نیزه و شمشیر نماز خوف بخوانند، نماز خوف کیفیاتی دارد اگر هیچیک از اقسام آنها ممکن نشد باید به جای هر رکعت یک تسبیح اربعه بگویند یعنی در هر رکعت یک بار بگویند سبحان الله و الحمدالله و لااله الاالله و الله اکبر در این نماز مختصری که حضرت می خواندند چقدر نیزه و تیر که به سوی وجود مبارک ایشان پرتاب نشد (تا جایی که یک تیر هم به بدن ایشان اصابت کرد) پس باید بدانیم که اصل و پایه جهاد حضرت اباعبدالله (عليه السلام) نماز و عبادت بود.


توجه قلبی در نماز

حضرت امام سجاد (عليه السلام) هنگامی که مشغول وضو گرفتن می شد رنگ چهره اش زرد می شد از اطرافیان به حضرت می گفتند چرا در هنگام وضو این حالت به شما دست می دهد می فرمود: آیا می دانید در برابر چه کسی می خواهم بایستم؟

و گفته شده که روزی در حال نماز رداء از شانه آن حضرت افتاد حضرت تا فراغت از نماز آن را به شانه نیافکند و ملتف نشد. وقتی از نماز فارغ شد یکی از اصحاب عرض کرد یابن رسول الله در حال نماز عبا از دوش شما افتاد ولی توجه نکردید فرمود: وای بر تو آیا می دانی در برابر چه کسی ایستاده بودم؟ چنین فکری مرا از توجه به عبا منصرف ساخته بود آیا نمی دانی که نماز بنده فقط آن مقداری قبول می شود که نسبت به خدا حضور قلب داشته باشد راوی می گوید گفتم فدایت شوم بنابراین با این نمازهایمان به هلاکت می رسیم؟ حضرت فرمود خداوند این نمازهای ناقص را با نوافل و نمازهای مستحبی کامل می سازد.


امام سجاد (عليه السلام) مشرف به مرگ می شد

​ در خضوع و رهبت زین العابدین علی بن الحسین (عليها السلام) نوشته اند: وقتی که به نماز می ایستاد و در قرائت «فاتحه الکتاب» به «مالک یوم الدین» می رسید آن قدر تکرار می کرد، تا مشرف به مرگ می شد.


سجده امام سجاد (عليه السلام)

​ از حضرت امام صادق (عليه السلام) نقل است که امام سجاد (عليه السلام) هرگاه برای نماز به پا می خاست رنگ چهره اش تغییر می کرد و هرگاه سر به سجده می نهاد تا عرق از سر و رویش جاری نمی شد سر از سجده بر نمی داشت.


امام باقر (عليه السلام) و امام صادق (عليه السلام) هنگام
نماز

در احوال این دو امام گفته شده که به هنگام نماز رنگ چهره مبارکشان زرد و سرخ می شد در حال نماز چنان که گویا با کسی مناجات می کنند که او را می بینند.

جابر جعفی می گوید:

روزی امام باقر(عليه السلام) نماز می خواند چیزی بر سر امام نشست ولی حضرت به جهت تعظیم و توجه به نماز هیچ حرکتی انجام نداد تا آنکه فرزند امام برخاست و آن را از سر حضرت برداشت.


ترک نماز و ارتکاب حرام

​ در خدمت امام باقر (عليه السلام) مردی را یاد کردند و گفتند: مرتکب حرام می شود و واجبات را سبک می شمارد حتی نماز را هم ترک کرده است امام تکیه داده بود پس راست نشست و فرمود (سبحان الله) نماز واجب را ترک کرده است! همانا ترک نماز نزد خداوند امری عظیم است.


نماز و مناجات حضرت رضا (عليه السلام) در زندان

اباصلت هروی گوید:

به سرخس مسافرت کردم و در آنجا در جلو زندان رفتم تا اجازه بگیرم و به حضور امام رضا (عليه السلام) که در زندان بود برسم و احوال پرسی کنم. زندان بانها به من اجازه ندادند و گفتند: هیچ راهی نیست گفتم چرا؟ گفتند:

زیرا امام رضا (عليه السلام) در بسیاری اوقات در شبانه روز هزار رکعت نماز می خواند فقط ساعتی در اول روز و قبل از ظهر و هنگام غروب در محل نمازش می نشیند و با خدا مناجات می کند.


منبع: داستان ها وحکایت های نماز

گردآورنده: رحیم کارگر محمدیاری


داستان ها و حکایت های نماز – بخش سوم
"نماز و سلامتی"